دل در کف بیداد جز داد ندارد
ای دل که کس همچو تو بیداد ندارد
فریاد رسی نیست در این ملک وگر نه
کس نیست که از دست تو فریاد ندارد
این کشور ویرانه که ایران بودش نام
از ظلم یکی خانه ی آیاد ندارد
دلهل همه گردیده خراب از غم و اندوه
جز بوم در این بوم دل شاد ندارد
عشق است که صد پاره نماید جگر کوه
اینگونه هنر تیشه ی فرهاد ندارد.
شعر از:استاد فرخی یزدی(یادش گرامی باد)